چه تلاش بیفایده ای؛
خودش رو از قرصهای آرام بخش پر کرده بود ،
آن که قلبش رو از یاد خدا خالی کرده بود ...
منبع :یک گیله مرد
مطالب مرتبط
نگراטּ نبوבنت نباش..!!! ارسال نظر برای این مطلب
| این نظر توسط [̲̅R̲̅][̲̅a̲̅][̲̅z̲̅][̲̅i̲̅][̲̅y̲̅][̲̅e̲̅][̲̅h̲̅] در تاریخ 1393/09/24 و 11:30 دقیقه ارسال شده است | |||
| \"دوســـــــــتَت دارَم\" . . .
خــــــــیلیا با این جمله \"خــَـــــــر\" شدن. . خــــــــیلیا از بَس شِنیدن \"کَـــــــــر\" شدن. . خــــــــیلیا تو گوش هر کَـــــــــس و ناکِـــــــــسی \"جـــــــــار\" زدن اَنـــــــــدَکے این جمله رو تــــــــوی دلــــــ ـــشون \"دار\" زدن . . وَلـــ ـــــــــے.... انگُشت شُـــــــــمارن آدَمایے که بِخاطِر شِنیدن این جُمله از طَرَفِ مَعــــــــشوقـشون \"پـَــــــــ ــر\" زَدن ↬ |
|||
| این نظر توسط shima در تاریخ 1393/09/20 و 17:24 دقیقه ارسال شده است | |||
| ██ (◑.̃◑) ██ (◐.̃◐) ██ (◑.̃◑)██ (◐.̃◐)██ (◑.̃◑)██
عـِشـقـْ آלּ نـیـسـتـ کـهـ یـِکـ כِلـ بـهـ صَـכ یـآر כَهـی عِـشـقـْ آלּ اَسـتـ کِـهـ صَـככِلـ بـهـ یـِکــــ یـآار כَهـی ██ (◑.̃◑) ██ (◐.̃◐) ██ (◑.̃◑)██ (◐.̃◐)██ (◑.̃◑)██ |
|||
| این نظر توسط هانیه در تاریخ 1393/09/10 و 12:56 دقیقه ارسال شده است | |||
| ﻫﻤـــــﻪ ﯼ ﻣـــﺎ
ﻓﻘـــــﻂ... ﺣﺴـــﺮت ﺑــﯽ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﯾـــک ﺍﺗﻔـــﺎﻕ ﺳــﺎﺩﻩ ﺍﯾـــﻢ ﮐــــﻪ ﺟﻬــــﺎﻥ ﺭﺍ ﺑـــﯽ جهـــت ﯾـــک ﺟــــــﻮﺭ ﻋﺠـــیب ﺟـــــﺪﯼ ﮔــــــﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾــــﻢ... |
|||
| این نظر توسط مـ♥ــهــــدي تـــــنـــ♥♥ــهـــا در تاریخ 1393/09/10 و 12:55 دقیقه ارسال شده است | |||
| این روزها میگذرند ولی من از این روزها نمیگذرم | |||
| این نظر توسط یاقوت در تاریخ 1393/09/08 و 3:06 دقیقه ارسال شده است | |||
| سلامتی رفیقایی که روز قیامت فقط زمین از دستشون شاکیه !اونم به خاطر سنگینیه مرامشون . .
از این به بعد بیشتر بهت سر میزنم ببخش که چند وقتی نبودم ولی سایت ما به بودن شما هاست که زنده ست .gif) |
|||
| این نظر توسط ܓܨمحكومـــ بهــ تنهايـــ وشكستـــܓܨ در تاریخ 1393/09/04 و 14:15 دقیقه ارسال شده است | |||
| باران دیشب چه بی پروا به شیشه اتاقم میکوبید .
گویی آسمان هم از رفتنت زجر میکشید .... |
|||
| این نظر توسط مجید در تاریخ 1393/08/26 و 23:52 دقیقه ارسال شده است | |||
| باریکلله
به منم سر بزن |
|||
| این نظر توسط Milad در تاریخ 1393/08/25 و 17:32 دقیقه ارسال شده است | |||
| حکايت من…
حکايت کسي بود که عاشق دريا بود اما قايقي نداشت دلباخته سفر بود اما همسفـر نداشت حکايت کسي بود که زجر کشيد اما ضجه نزد زخم داشت اما نناليـد گريه کرد اما اشک نريخت حکايت من حکايت کسي بود که پر از فرياد بود اما سکوت کرد تا همه ي صداها را بشنود... |
|||
| این نظر توسط Milad در تاریخ 1393/08/25 و 17:27 دقیقه ارسال شده است | |||
| انسانها آفريده شده اند که به آنها عشق ورزیده شود
و اشیاء ساخته شده اند که مورد استفاده قرار بگیرند... دلیل آشفتگی های دنیا این است که: به اشياء عشق ورزیده می شود و انسانها مورد استفاده قرار می گيرند! |
|||
| این نظر توسط Milad در تاریخ 1393/08/25 و 17:27 دقیقه ارسال شده است | |||
| در دادگاه عشق ...
قسمم قلبم بود ... وکیلم دلم ... و حضار جمعی از عاشقان ... قاضی نامم را بلند خواند... گناهم را اعلام کرد،\"دوست داشتن تو\" محکوم شدم به تنهایی... کنار چوبه ی دار از من خواستن ... تا آخرین خواسته ام را بگویم... ومن گفتم به تو بگویند:دوستت دارم |
|||
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی