مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط ܓܨمحكومـــ بهــ تنهايـــ وشكستـــܓܨ در تاریخ 1393/08/03 و 15:09 دقیقه ارسال شده است | |||
☁ نديدنت سخت است ☁
☼ اما همين که باشي دنيايم زيباست ... ☼ |
این نظر توسط ܓܨمحكومـــ بهــ تنهايـــ وشكستـــܓܨ در تاریخ 1393/07/09 و 14:17 دقیقه ارسال شده است | |||
حتی خیال بی \" تو \" بودن میکشد مرا
کارم به روزهای جدایی نمیکشد |
این نظر توسط Milad در تاریخ 1393/07/01 و 21:18 دقیقه ارسال شده است | |||
حســــــرت !
یعنے رو بـﮧ رویــــــــمـ نشستـﮧ اے و باز خیســـــے چشمـــانـــمـ را آن دستمال خشکــ بے احساس پاکــ کنــــد . حســــــرت ! یعنے شانـﮧ هایت ، دوش بـﮧ دوشــــــمـ باشد اما نتوانـــم از دلتنگے بـﮧ آن پناه ببـــــــرم....... حســــــرت ! یعنے تــــ ــــو کـﮧ در عین بـــــــــودنت داشتنتــ را آرزو مے کنــــــــم . . . |
این نظر توسط Milad در تاریخ 1393/06/30 و 14:34 دقیقه ارسال شده است | |||
بالاترین آرزویم برایت این است :
حاجت دلت با حکمت خدایت یکی باشد . . . سلام ابجی جون خیلی گلی فراموش نکن ممنون از متن های خوبت شرمنده نیستم همش به وبت سربزنم باشم حتما میام ممنون ابجی گل. |
این نظر توسط Milad در تاریخ 1393/06/30 و 14:23 دقیقه ارسال شده است | |||
خـُـدایا
این بنــد دل آدم کجآست کـِـ گآهــی با یک اســم نگـآه با حضـــور یک نفـــر و یا با یک لبخنـ☆ــد پآره مـــی شود |
این نظر توسط shima در تاریخ 1393/06/26 و 2:31 دقیقه ارسال شده است | |||
... چیزی نمیخوآهمــــ جُز ....
Oo ... یکـــ اُتآق تآریکـــ Oo ... یکــ موسیقیــــ بیـــ کــلآمـــ Oo ... یکــ فِنجآن قَهوهـــ بہ تَلخیـــ زَهر ! Oo ... وَ خوآبیــ بہ آرآمــــــــیـ یکــــ مَـــرگـــ هَمیشــگیـــــــــــــ ....! |
این نظر توسط یاقوت در تاریخ 1393/06/24 و 23:43 دقیقه ارسال شده است | |||
عتبار آدمها به حضورشان نیست
به دلهره ای است که در نبودشان احساس میکنی[گل] |
این نظر توسط baran در تاریخ 1393/06/24 و 16:17 دقیقه ارسال شده است | |||
همه چیز را می شود حاشا کرد
جز عطــــر آن که دوستــــش داری... |
این نظر توسط baran در تاریخ 1393/06/24 و 16:16 دقیقه ارسال شده است | |||
حس قشنگی است... بودن انسانهایی ک ب یک چشم بر هم زدن دلت پر از حس زیبای ب پرواز در امدن،می کنند... |
این نظر توسط baran در تاریخ 1393/06/24 و 16:16 دقیقه ارسال شده است | |||
وقتی با مشتهایش قلبم را میشکست …
همه ی فکرم این بود : مبادا دستانش ببرد ! |
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی